فیلم | ای کلام مبین که گرمی یافت؛ عالم از تابش هماره تو
کد خبر: 3894119
تاریخ انتشار : ۰۶ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۲۰:۰۰
سوره تماشا / 1

فیلم | ای کلام مبین که گرمی یافت؛ عالم از تابش هماره تو

«سوره تماشا» عنوان ویژه‌برنامه‌ای است که خبرگزاری قرآن برای روزه‌داران در ماه بهار قرآن تدارک دیده است و سهیل محمودی، شاعر و پژوهشگر ادبیات در آن درباره تأثیر قرآن بر شعر پارسی سخن می‌گوید. اولین بخش سوره تماشا به پیشگاه شما خوبان تقدیم می‌شود.

ای کلام مبین که گرمی یافت؛ عالم از تابش هماره تو

به گزارش ایکنا، سهیل محمودی، شاعر و پژوهشگر ادب پارسی در اولین برنامه سوره تماشا گفت:

سال‌ها پیروی مذهب رندان کردم

تا به فتوای خرد حرص به زندان کردم

من به سر منزل عنقا نه به خود بردم راه

قطع این مرحله با مرغ سلیمان کردم

صبح خیزی و سلامت طلبی چون حافظ

هر چه کردم همه از دولت قرآن کردم

بسم الله الرحمن الرحیم

به نام خداوند جان و خرد

سوره تماشا، گپ و گفتی است تا در ایام ماه مبارک رمضان چند دقیقه‌ای با هم گفت‌وگو کنیم. امسال در ایام ماه مبارک رمضان مشکلی در جهان پیش آمده که کل ارتباطات جهان را محدود کرده و به گو‌نه‌ای از همه تجمع‌ها و تردد‌ها کاسته است. به همت دوستان خوبمان در خبرگزاری قرآن قرار است، در این ماه دقایقی درباره ادبیات پارسی و قرآن کریم و تأثیر قرآن بر شعر فارسی و ادب این سرزمین سخن بگوییم.
 
عشقمان این است که از حافظ، سنایی، فردوسی، شهریار، نیما، اخوان و ... و همچنین تأثیر قرآن بر شعر پارسی یاد کنیم.
اولین نکته که در این جلسه می‌خواهم مطرح کنم، این است که وقتی اولین آیات الهی بر پیامبر گرامی اسلام‌(ص) نازل شد، سخن از «اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ» سخن از خواندن، قلم، کرامت انسانی و دانایی بود.

خَلَقَ الْإِنْسَانَ مِنْ عَلَقٍ
اقْرَأْ وَرَبُّکَ الْأَکْرَمُ
الَّذِی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ
طبیعی است که با این پیام وحی قرار است فرهنگی ساخته شود و سرزمین‌هایی که مخاطب این پیام بودند، آن را دریافتند و می‌توانیم بگوییم ما ایرانی‌ها که یک پیشتوانه فرهنگی غنی و قوی داشتیم؛ این وجه فرهنگی را به خوبی پذیرفتیم.
 
شاعران ما از سپیده ادب پارسی از حنظله بادغیسی و رودکی و پس از آن فردوسی بزرگ، رویکردشان به قرآن عاشقانه بود و در این دیدار‌های ماه مبارک رمضان این‌ها را بررسی خواهیم کرد که چگونه محتوا، ساختار و فرم کلامشان متأثر از قرآن بود و این فرهنگ تا امروز تداوم داشته است. 

رگ رگست این آب شیرین و آب شور

تا قیامت می‌رود بی‌نفخ صور

و این فرهنگ تا امروز همینطور ادامه داشته و شاعران بزرگی مانند اخوان، شهریار، امیری فیروزکوهی و حتی هم‌نسلان من مثل قیصر امین‌پور، ساعد باقری و افشین علا نیز از این فرهنگ برخوردار شدند.

سخن اصلی امروز این است که رویکرد‌ سطحی به قرآن چندان فرهنگی نیست؛ مثلاً کسی می‌گوید من دو سوره قرآن را به شعر پارسی ترجمه کردم و این اقدام کار خوبی نیست، حتی اگر تبلیغ باشد، بازهم مطلوب نیست. شخص دیگری کل قرآن را به بحرِ مُتَقارِب، فعولن فعولن فعولن فَعَل، وزن شاهنامه فردوسی ترجمه کرده است و این‌ قبیل اقدامات، فعالیت عمیق فرهنگی نیست و اجر آن‌ها محفوظ و تلاششان مشکور، اما این کاری نیست که ماندگار و اثرگذار باشد و ما باید افق قرآن را در آثارمان بسط و گسترش دهیم. کاری که حافظ، سعدی، مولوی، فردوسی، عطار و ثنایی کردند، اینگونه بوده و باید این نکته را دریابیم.

شاعران گذشته ما این وجه را دریافتند و شاهنامه هم اینگونه آغاز می‌شود؛ 

به نام خداوند جان و خرد

کزین برتر اندیشه برنگذرد

برخی از اهل ظرافت و توجه جان و خرد را نوعی برداشت ذوقی از کلمه رحمان و رحیم می‌دانند؛ زیرا جان یک عمر عام و خرد یک امر خاص است و اهل تفسیر می‌دانند که رحمان و رحیم دو وجه رحمت خداوند است؛ یکی برای عام و یکی برای خواص است.
 
باید تأمل کرد که فردوسی سرآغاز شاهنامه، نامه باستان را چگونه شروع کرده و به این شکوه بدان پرداخته است و ۱۱۳ سوره قرآن با بسم‌الله شروع شده است؛ یعنی با همان به نام خداوند جان و خرد/ کزین برتر اندیشه برنگذرد و اولین بحث را با شعری به پایان می‌رسانیم تا در ادامه به اشعار دیگری بپردازیم.
 
ای کلام مبین که گرمی یافت
عالم از تابش هماره تو
تا ابد هفت آسمان روشن
با صد و چهارده ستاره تو ...
 
تو کتاب رستگاری و کلام روشن هستی که جان‌های سرما‌زده به حرارت خورشیدی تو نیازمند است و عالم همیشه با 114 ستاره تو روشن است.
یا علی مدد
انتهای پیام
captcha